یه خبر خیلی مهم
سلام سلام سلام مامانی می خوام بهت یه خبر مهم بدم .خودم که خیلی خوشحالم .خدا کنه بقیه را هم خوشحال کنم. ما رسماً رفتیم تو خونه خودمون .یه خونه کوچولو اما با صفا.منو بابا هدایت که خیلی خوشحالیم .چون برای به دست آوردن این خونه خیلی خیلی کار کردیم و پس انداز کردیم. به لطف حضور تو و قدم سبکت من و بابا موفق شدیم خونه را از مستاجر تحویل بگیریم و اسباب کشی کردیم.تو خونه جدید را خیلی دوست داری امیدوارم روزهای خوبی اینجا داشته باشی. تازه همون پری شب که اسباب اوردیم من تو را گذاشتم روبروم و بهت گفتم بیا بیا مامان بیا.تا تی تا تی .النای خوبم تو توانستی قدم بر داری به سمت من آمدی .مبارکه مبارکه. کٍل کٍل. راستی م...
نویسنده :
مامان ویدا
14:52
اولین عید النا جان در اهواز
سلام دختر عزیزتر از جانم امروز که وقتم یه کم خلوت شد زود تصمیم گرفتم که به ویلاگت یه سری بزنم و برات از نوروز بنویسم .دختر زیبای من شما اولین لحظه سال نو را در اهواز کنار مامان و بابا جون اهوازی سپری کردی.و بابا جون برات بلند بلند مقلب القلوب می خوند .تو هم طبق معمول لبخند قشنگت روی لب هات نشسته بود. من و بابا هدایت هم خیلی خیلی دعا کردیم هم برای شما هم برای همه ی عزیزانمون.اما من یه دعای ویِِژه هم کردم می دونی چی بود.؟؟؟؟؟؟؟ گفتم :خدایا به حق محمد و ال محمد نی نی های خوب و خوشکل و سالم و صالح به آجی ندا عطا کن.امین یا رب العالمین. خوب جونم برات بگه از دید و بازدید ها ما طبق روال همیشه اول رفتیم خدمت مامان بر...
نویسنده :
مامان ویدا
14:01
((فرزندان امانت الهی و نعمت و نشانه های خدا هستند))
نعمت خدا، نشانه خدا و امانت خدا سلام سلام زندگی مادر سلام نفسم و سلام عمرم سلام رومحم سلام وجودم سلام هستی ام سلام جشمام و سلام همه لطف خدا خوش امدی به زندگی من و بابا خوش تو الان یه خانم بزرگی ولی روز به روز قلب من برات تنگ تر میشه و باز دلم میخواد بهت بگم خوش امدی زندگیم. شرمنده الان باید برم کلاس ورزش بعد میام باز از دل تنگی هام برات مینویسم. و چند تا عکس میگذارم برات از نوروز این هم عکس بابابزرگ است و شما برای ایشون نتیجه اول هستی.(ایشون تو حیاط خونه مامان جون نشسته و داره تو و باباجون را که در حال عکاسی در باغچع هستی را نگاه میکنه و لذت میبره.(النا بابابزرگ خیلی دوستت داره با وجود اینکه بعد از سکته ایی که ...
نویسنده :
مامان ویدا
12:00
همه بگید ماشاالله
سلام .دختر نازنینم خداوند انسان را با تفکر خاصی خلق کرد و برای او شرایط خاصی آفرید تا انسان در این دنیا محک بخورد. و تو دختر عزیزم به دنیا امدی تا زندگی کنی و آموزش ببینی و آزمایش شوی و لذت ببری النای عزیزتر از جانم امروز شما برای اولین بار توانستی روی پاهای خودت بدون هیچ تکیه گاهی بایستی واز این کار خودت خیلی خیلی خوشحال شدی و هی زوق زوق کردی تا بلاخره افتادی نمی دونی بابا هدایت چقدر زوق زد .من و بابا کلی تشویقت کردیم و بعدش مثل همیشه تو بغلمون گرفتیم و بوسیدیمت. مبارک مبارک مبارکت باشه.از این به بعد تو می توانی روی پای خودت بایستی و برای این کار به من و بابا احتیاج نداری عزیز دلم. راستی ماه آینده تولدت است.میخوا...
نویسنده :
مامان ویدا
8:51